چنبر گشتنلغتنامه دهخداچنبر گشتن . [ چَم ْ ب َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) چنبر شدن . خم شدن . کمانی شدن : ز بار منت او گشت گویی بدین کردار پشت چرخ چنبر. لبیبی .رجوع به چنبر شود.