ترجمه مقاله

چنگال خوش

لغت‌نامه دهخدا

چنگال خوش . [ چ َ خوَ / خ ُ ] (اِ مرکب ) چنگال خوست باشد. چنگال و هر چیز که درهم مالند. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). نوعی از طعام که چنگال نیز گویند. (ناظم الاطباء). هر چیز درهم مالیده نیک آمیخته . (ناظم الاطباء). رجوع به چنگال خوست شود.
ترجمه مقاله