ترجمه مقاله

چهاردانگه

لغت‌نامه دهخدا

چهاردانگه . [ چ َ گ َ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای شهرستان ساری که از شمال به بخش مرکزی ساری و بخش بهشهر، از جنوب و خاور به ارتفاعات سینه کوه ، داراب کوه ، بادله کوه ، و کوه چنگی از سلسله جبال البرز و از باختر به بخش دودانگه محدود است .
وضع طبیعی : در این بخش سه دره ٔ مهم وجود داردکه جهت آنها از جنوب خاور بشمال باختری است و چهار رشته کوه پوشیده از درخت های جنگلی بین این دره ها واقع گردیده . طول این دره ها در حدود صدهزار و فاصله ٔ بین آنها در حدود 30 هزار گز است و در خانه گرماب در دره ٔ باختری جریان دارد. و قراء دهستان سورتیجی در کناره های این دره واقع شده اند. در دره ٔ مرکزی رودخانه ٔ زارمرود جریان دارد. و قراء دهستان هزارجریبی در قسمت علیا و قسمتی از قراء سورتیجی در قسمت سفلای آن وجود دارد رودخانه ٔ مهربان یانکا در دره ٔ سوم که تقریباًشرقی غربی است جریان دارد و قراء دهستان شهریاری درقسمت علیاء و قراء دهستان یخکش در قسمت سفلا واقع گردیده . راههای بخش به علت وجود جنگلهای انبوه و شیب زیاد صعب العبور است . و در زمستان و مواقع بارندگی و آمد و شد مشکل میشود. اکثر قراء بخش در دامنه های جنوب ارتفاعات واقع شده دامنه های شمالی دارای دامنه های انبوه است . جنگلهای بخش برای گاوداران بسیار مفید است . در طول رودخانه تا حدود 70 هزار گز برنج کاشته میشود. آبادیها با مسافت هزار تا شش هزار گز دورتر از رودخانه روی ارتفاعات قرار دارد. محصول عمده ٔ بخش برنج است که در کنار رودخانه کاشته میشود. در ارتفاعات ودامنه ها غلات دیمی و لبنیات است . شغل عمده ٔ اهالی کشاورزی و گله داری است . این بخش از 3 دهستان تشکیل شده مرکز بخش قصبه ٔ کیاسر است . تعداد قراء و جمعیت دهستان عبارت است از:
1 - دهستان سورتیجی 94 آبادی و 22200 نفر
2 - دهستان هزارجریبی 54 آبادی و 15000 نفر
3 - دهستان شهریاری 47 آبادی و 13000 نفر. (از فرهنگ جغرافیایی ایران 4).
ترجمه مقاله