ترجمه مقاله

چهارشنبه

لغت‌نامه دهخدا

چهارشنبه . [ چ َ / چ ِ شَم ْ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) نام روز پنجم هفته و آن میان سه شنبه و پنجشنبه است :
چهارشنبه که روز بلاست باده بخور
به ساتگینی خور تا به عافیت گذرد.

منوچهری .


رجوع به چارشنبه شود.
- امثال :
از خر می پرسند چهارشنبه کی است !.
شب های چهارشنبه هم غش میکند .
شنبه و چهارشنبه اش یکی شده ؛ سعد و نحس یا نیک و بد او درهم شده است .
فلان چهارشنبه پول پیدا کرده است ؛یعنی به مراد و آرزو رسیده است . سعادت یافته است .
یکی چهارشنبه پول گم میکند و دیگری (یکی دیگر) پیدا میکند ؛ در یک زمان یکی به خوشبختی میرسد یکی به بدبختی .
ترجمه مقاله