ترجمه مقاله

چهارطاق افکن

لغت‌نامه دهخدا

چهارطاق افکن . [ چ َ / چ ِ اَ ک َ ] (نف مرکب ) آنکه بستر و خوابگاه افکند. که بستر و خوابگاه گسترد. || فراش . (ناظم الاطباء). کنایه از فراش است . رجوع به چارطاق افکن شود.
ترجمه مقاله