ترجمه مقاله

چهارقلم

لغت‌نامه دهخدا

چهارقلم . [ چ َ / چ ِ ق َ ل َ ] (اِ مرکب ) (مرکب از چهار (عدد)+ قلم ، استخوان ساق پا یا دست ) به معنی دو استخوان ساق دست و دو استخوان ساق پا. رجوع به چارقلم شود.
ترجمه مقاله