ترجمه مقاله

چهارمقابل

لغت‌نامه دهخدا

چهارمقابل . [ چ َ / چ ِ م ُ ب ِ ] (اِ مرکب ) چهاربرابر. ضعف دوبرابر. دو برابر دو چند. || عددی که چهار بار در نفس خود ضرب شود. اما این معنی که در برخی از فرهنگها آمده است بر اساسی نمی نماید. و چهار مقابل به معنای نخستین متداول است و به معنی آخر غلط است . زیرا چهار بار عددی را در نفس خود ضرب کنیم یعنی به توان چهار برسانیم نه اینکه چهار برابر کنیم .
ترجمه مقاله