ترجمه مقاله

چهل روزه

لغت‌نامه دهخدا

چهل روزه . [ چ ِ هَِ زَ / زِ ] (ص نسبی ) که چهل روز بر وی گذشته باشد. که دوران زندگیش به چهل روز برآمده باشد. که مدت حیاتش به چهل روز بالغ شده باشد.
- کودک چهل روزه ؛ کودکی که عمر وی چهل روز باشد :
چهل روزه شد رود و می خواستند
یکی تخت شاهی بیاراستند...
چو آن خرد را سیر دادند شیر
نَوَشتندش اندر میان حریر
چهل روزه را زیر آن تاج زر
نهادند بر تخت فرخ پدر.

فردوسی .


ترجمه مقاله