ترجمه مقاله

چوبدر

لغت‌نامه دهخدا

چوبدر. [ دَ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین در 6 هزارگزی ضیأآباد و 18 هزارگزی راه شوسه در جلگه قرار گرفته . معتدل است و 192 تن سکنه دارد. از چشمه سار آبیاری میشود. محصولاتش غلات ، گردو، لبنیات است . مردمش بکشاورزی و گله داری و گلیم و جوال و جاجیم بافی اشتغال دارند و از طایفه ٔ درویش وند هستند. زمستان بکوههای ملاسوره میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
ترجمه مقاله