ترجمه مقاله

چوب خواره

لغت‌نامه دهخدا

چوب خواره . [ خوا / خا رَ / رِ ] (اِ مرکب ) چوبخوار. چوب خوارک . سرفه . (زمخشری ). ارضه . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) (دستور اللغة). موریانه . اورنگ (در تداول مردم قزوین ). رجوع به موریانه شود.
ترجمه مقاله