ترجمه مقاله

چور

لغت‌نامه دهخدا

چور. (اِ) تورنگ را گویند و آن را تذرو نیز نامند. (جهانگیری ). پرنده ای است که تذرو می گویند و آن خروس صحرائی است . (از برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). پرنده ای است بقدر ماکیان اما خیلی خوشرنگ که در تکلم قرقاول و در مازندران تیرنگ گفته میشود. (فرهنگ نظام ). ترنگ . تذرو. تیرنگ . قرقاول . خروس دشتی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به تذرو و قرقاول شود.
ترجمه مقاله