ترجمه مقاله

چپه

لغت‌نامه دهخدا

چپه . [ چ َپ َ / پ ِ ] (اِ) تخته ای باشد دسته دار بهیأت بیل که کشتی بانان بدان کشتی رانند. (برهان ) (آنندراج ). تخته ای دسته دار بشکل بیل که کشتی بانان کشتی بدان رانند. (ناظم الاطباء). پارو. پاروی کشتی رانی . || کف دست و مشت . || کف زدن . (فرهنگ نظام ). چپک زدن . تصفیق . تصفیح . زدن دست بر دست دیگر، نشانه ٔ شادی را. دست زدن . دستک زدن . چپک . رجوع به چپک و چپک زدن شود. || یکنوع سگ شکاری . زغر. (شعوری ). سگ شکاری درشت که شکارچی با آن شکار را می یابد. سگ زیرک . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله