ترجمه مقاله

چکنویس

لغت‌نامه دهخدا

چکنویس . [ چ َ / چ ِن ِ ] (نف مرکب ) برات نویس و قباله نویس و مستوفی . (ناظم الاطباء). صکاک . شروطی . ثبات . و رجوع به چک شود.
ترجمه مقاله