ترجمه مقاله

چینی

لغت‌نامه دهخدا

چینی . (حامص ) چیدن در تمام معانی . رجوع به چیدن شود.
- اسباب چینی ؛ تهیه ٔ مقدمات عملی علیه کسی . توطئه .
- انگورچینی ؛ انگور چیدن .
- خبرچینی ؛ خبرگزاری . سخن چینی . نمّامی .
- دینارچینی ؛ برچیدن و جمع آوردن دینارهای پراکنده بر زمین .
- راسته چینی ؛ در اصطلاح حروف چینان و مطابع، چیدن صفحات بدون حواشی و پاورقی و زیرنویس و بدون گذاردن علامات و شماره ها در متن و حاشیه است . مرتب کردن حروف در صفحاتی که مشتمل بر متنی بدون حواشی و زیرنویس است .
- || در اصطلاح بنائی ، در یک رده قرار دادن آجرهای دیوار و بی پیشامدگی و فرورفتگی برآوردن آن .
- سنگ چینی ؛ محصور کردن محلی با سنگ . برآوردن دیواری یا بنایی یا دیوار چاهی با سنگهای خرد و درشت .
- کهنه چینی ؛ برچیدن کهنه و ژنده از کویها.
- لقمه چینی ؛ کهنه چینی .
- مقدمه چینی ؛ ترتیب دادن پیش درآمد کلام .
- نکته چینی ؛ مضمون های باریک و دقیق عنوان کردن . در کلام آوردن لطائف و دقایق مضامین .
ترجمه مقاله