ترجمه مقاله

کابلشه

لغت‌نامه دهخدا

کابلشه . [ ب ُ ش َه ْ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) کابلشاه . رجوع به کابلشاه شود :
فرومانده کابلشه از غم بدرد
ز شیدسب کین کش بترسید مرد.

(گرشاسب نامه ).


ترجمه مقاله