ترجمه مقاله

کاج خورده

لغت‌نامه دهخدا

کاج خورده . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (ن مف مرکب ) کنایه از دو چیز است : اول کنایه از سیلی خورده ، دویم کنایه از پشت داده ، چنانکه انوری گفته :
نه چرخ و چرخ ازو کاج خورده در جنبش
نه کوه و کوه ازو کوس خورده بر بالا.

(انجمن آرای ناصری ).


ترجمه مقاله