ترجمه مقاله

کاخر

لغت‌نامه دهخدا

کاخر. [ خ َ ] (اِ) علت یرقان را گویند. || آن زردی را نیز گفته اند که بر روی زراعت افتد و غله را ضایع کند. || بمعنی باران هم بنظر آمده است که عربان مطر خوانند. (برهان ). رجوع به باران شود. بهمه ٔ معانی مصحف «کاخه » است . (برهان قاطع چ معین حاشیه ٔ لغت کاخر). نیز رجوع به لغت کاخه شود.
ترجمه مقاله