ترجمه مقاله

کاخ روم

لغت‌نامه دهخدا

کاخ روم . [ خ ِ ] (اِخ ) میخواست (امیر شیخ حسن ایلکانی ) که از بغداد بیرون آید و متوجه ٔ قلعه ٔ کاخ روم گردد، دلشاد خاتون و خواجه سرجان و قراحسن و جمال الدین ماماق مانع شدند. (ذیل جامعالتواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ص 178).
ترجمه مقاله