ترجمه مقاله

کارزین

لغت‌نامه دهخدا

کارزین . (اِخ ) (رودخانه ٔ...) آبش شیرین مایل بشوری است آب رودخانه ٔ شور جهرم و آب رودخانه ٔ خضر و آب رودخانه ٔ صیمکان بهم پیوسته چون تنگ کارزین بگذرد آن را رودخانه ٔ کارزین گویند و رجوع به کارزین شود.
ترجمه مقاله