کاروان زن
لغتنامه دهخدا
کاروان زن . [ کارْ / رِ زَ ] (نف مرکب ) دزدی که کاروان میزند. کسی که کاروان را لخت میکند :
کرشمه کردنی بر دل عنان زن
خمارآلوده چشمی کاروان زن .
ازین مشتی خیال کاروان زن
عنان بستان ، علم بر آسمان زن .
کرشمه کردنی بر دل عنان زن
خمارآلوده چشمی کاروان زن .
نظامی .
ازین مشتی خیال کاروان زن
عنان بستان ، علم بر آسمان زن .
نظامی .