ترجمه مقاله

کارون

لغت‌نامه دهخدا

کارون . [ کارْوَ ] (اِخ ) حاکم نشین کانتن «پادوکاله » بخش «بتون ». دارای 16668 تن سکنه است .راه آهن شمال از آن میگذرد. محصول آن زغال سنگ است .
ترجمه مقاله