ترجمه مقاله

کاروژول

لغت‌نامه دهخدا

کاروژول . [ کارْ وَ ] (نف مرکب ) شخصی را گویند که بر سر مزدوران بایستد و ایشان را کار فرماید و نگذارد که ایشان در کار تعلل کنند. (برهان ). کارفرما و سرکار و عمله و بنا. (انجمن آرا) (آنندراج ). مطلق کارفرما و آنکه بر سر فعله و بنّاو مزدور باشد و به آنها کار فرماید و سرکار و مباشرو گماشته . (ناظم الاطباء). در لسان العجم تألیف شعوری بمعنی «کارافژول » آمده است . (شعوری ج 2 ص 248 ب ).
ترجمه مقاله