ترجمه مقاله

کارویه

لغت‌نامه دهخدا

کارویه . [ ی ِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان 6هزارگزی جنوب باختر فلاورجان ، 2هزارگزی شمال جاده ٔ شهر کرد باصفهان جلگه و معتدل و دارای 196 تن سکنه است ، آب از قنات دارد و محصول آن غلات و برنج و پنبه و تریاک وشغل اهالی زراعت است . صنایع دستی زنان کرباس بافی است . راه فرعی دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
ترجمه مقاله