ترجمه مقاله

کارگردان

لغت‌نامه دهخدا

کارگردان . [ گ َ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) کسی که کارها را روبراه میکند. مدیر. سرکار: رجل ٌ قلب ، مردی کارگردان . (محمودبن عمر ربنجنی ). || در تداول امروز بکسی گویند که نمایشنامه ها را به روی صحنه می آورد: کارگردان سینما و تآتر و تبلیغات . || ج ، کارگردانان : کارگردانان مجلس .
ترجمه مقاله