ترجمه مقاله

کاشن

لغت‌نامه دهخدا

کاشن . [ ش َ ] (اِخ ) جاشن و کاشن نام محلی بوده است در سیستان و منسوب بدان را کاشنی آورده اند و در این کتاب (تاریخ سیستان ) باز هم مورد دارد لیکن معلوم نیست املای آن چگونه است و آیا با گاف فارسی یا کاف دیگر، چه کاف را در تعریب تبدیل بجیم کرده اند مثل کردو جرد و پهرک و فهرج و غیره . (تاریخ سیستان ، حاشیه ٔ ص 20) : بسیار مردم بکشتند گبر و مسلمان و غارت کردند و بکاشن شدند، خانه کاشن حصار داشتند بستدند و گروهی مردم کشتند. (تاریخ سیستان ص 369).
ترجمه مقاله