ترجمه مقاله

کاشی تراش

لغت‌نامه دهخدا

کاشی تراش . [ ت َ ] (نف مرکب ) تراشنده ٔکاشی . آنکه کاشی را در بنائی بکار برد :
برای جدارش ز کاشی تراش
دل کان فیروزه اندر خراش .

نورالدین ظهوری (در تعریف حمام از آنندراج ).


ز بنیاد و معمار کاشی تراش
مرا راز پوشیده گردیده فاش .

میرزا طاهر وحید (از آنندراج ).


ترجمه مقاله