کاغذگر
لغتنامه دهخدا
کاغذگر. [ غ َ گ َ ] (ص مرکب ) آنکه کاغذ بسازد. (آنندراج ) :
بسکه خورد از نوخطان تحریر شوقم دست رد
رخنه ها در نامه ام چون قالب کاغذگر است .
بسکه خورد از نوخطان تحریر شوقم دست رد
رخنه ها در نامه ام چون قالب کاغذگر است .
ملاطغرا (از آنندراج ).