ترجمه مقاله

کاغنه

لغت‌نامه دهخدا

کاغنه . [ غ ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) کرمی است سرخ و زهردار و بر او نقطه های سیاه باشد و بیشتر در پالیزها پیدا میشود و پالیز را ضایع کند و آن را به عربی ذروح خوانند. (جهانگیری ) (رشیدی ) (برهان ) (آنندراج ). || کرم شبچراغ . کاونه . (رشیدی ) (برهان ) (آنندراج ). || مرغی که شبها بپرد و بانگ کند. (برهان ). کوژ خار. باغوجه . مگسک . عروسک . ذروح . رجوع به ذروح شود.
ترجمه مقاله