ترجمه مقاله

کالکاس

لغت‌نامه دهخدا

کالکاس . (اِخ ) غیبگوی یونانی که با آگاممنون در محاصره ٔ شهر تروا همراه بود. وی دستور قربانی کردن ایفیژنی دختر آگاممنون را برای جلب حمایت خدایان صادر کرد. و بتوصیه ٔ او اسب چوبی معروف را ساختند. چون مپسوس در هنر غیبگویی جای او را گرفت خودکشی کرد.
ترجمه مقاله