ترجمه مقاله

کاونه

لغت‌نامه دهخدا

کاونه . [ وُ ن َ / ن ِ ] (اِ) جانورکی است سرخ و زهردار و بر او خالهای سیاه باشد و بیشتر در فالیزها بهم رسد وخربزه را ضایع کند. (برهان ). کفش دوز. || کرم شب تاب را نیز گفته اند که عروسک باشد. (برهان ).
ترجمه مقاله