ترجمه مقاله

کاو کلور

لغت‌نامه دهخدا

کاو کلور. [ ک َ ] (اِ) آلت تناسل را گویندو به عربی قضیب خوانند. (برهان ). خرزه بود. (اسدی ).شاید کاوکلوک باشد مرکب از کاو بمعنی کاونده + کلوک بمعنی امرد. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
ورتو دو دانگ نداری که دهی
رو مدارا کن با کاوکلور.

طیان .


ترجمه مقاله