ترجمه مقاله

کبان

لغت‌نامه دهخدا

کبان . [ ک ُ ] (ع اِ) نوعی از طعام که از ارزن ترتیب دهند لغت یمنی است . (آنندراج ) (منتهی الارب ). طعامی است از ذرت مخصوص یمنیان . (از اقرب الموارد). || بیماریی است شتر را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله