کبوترآسالغتنامه دهخداکبوترآسا. [ ک َ ت َ ] (ص مرکب ) کبوتروار. چون کبوتر. مانند کبوتر : دارم دلکی کبوترآساپیش تو کنم به عید قربان . خاقانی .رجوع به کبوتروار شود.