ترجمه مقاله

کبوترخانه

لغت‌نامه دهخدا

کبوترخانه . [ ک َ ت َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جایی که برای کبوتران اهلی سازند. کبوترخان . وَردَه . (از یادداشت مؤلف ). آنجا که کبوتران خانه کنند. برج کبوتر. بنایی که به آشیانه ٔ کبوتر اختصاص دارد وآن معمولاً بصورت برجی باشد : و اندر وی کاخی و کبوترخانه ای ساخت . (تاریخ بخارای نرشخی ص 35).
کعبه ٔ ملک است صحن بارگاهش کز شرف
باغ رضوان را کبوترخانه اندر ساختند.

خاقانی .


و رجوع به کبوترخان شود.
ترجمه مقاله