ترجمه مقاله

کبودسینه

لغت‌نامه دهخدا

کبودسینه . [ ک َ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) که سینه و صدر برنگ نیلی دارد.
- کبودسینه کردن ؛ بر اثر زخم دست به رنگ کبود و نیلی کردن سینه :
سپیدکار سیه دل سپهر سبزنمای
کبودسینه و سرخ اشک و زردرویم کرد.

خاقانی .


ترجمه مقاله