ترجمه مقاله

کبید

لغت‌نامه دهخدا

کبید. [ ک َ ] (اِ) لحیم زرگری را گویند و آن چیزی باشد که طلا و نقره و مس را با آن بهم وصل و پیوند کنند. (برهان ) (آنندراج ). || سریشم را نیز گویند و آن چیزی باشد که درودگران چوب و استخوان را بدان بهم چسبانند. (برهان ). سریشم را نیز گویند و آن چیزی باشد که درودگران طلا و نقره و استخوان را بدان بهم چسبانند. (آنندراج ). و رجوع به کَبد شود.
ترجمه مقاله