کتابی
لغتنامه دهخدا
کتابی . [ ک ِ ] (ص نسبی ) شرعاً کافری است که به پاره ای از کیشهای کتابهای منسوخ متدین باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). کافر کتابی که دین منسوخ دارد. (غیاث اللغات ) :
از علم رهی به معرفت پیدا کن
مانند کتابی که مسلمان گردد.
|| یهودی . (ناظم الاطباء).
- کافر کتابی ؛ کافری که امت پیغمبری باشد مثل یهود و نصاری و منکر دین محمدی بود. (آنندراج ) :
ز خط صفحه ٔ رویش نظر نمی گیرم
بسوی عشق چو من کافر کتابی نیست .
از علم رهی به معرفت پیدا کن
مانند کتابی که مسلمان گردد.
جلال سیادت (از آنندراج ).
|| یهودی . (ناظم الاطباء).
- کافر کتابی ؛ کافری که امت پیغمبری باشد مثل یهود و نصاری و منکر دین محمدی بود. (آنندراج ) :
ز خط صفحه ٔ رویش نظر نمی گیرم
بسوی عشق چو من کافر کتابی نیست .
ملامفید بلخی (از آنندراج ).