کج بین
لغتنامه دهخدا
کج بین . [ ک َ ] (نف مرکب ) که کج بیند. احول . لوچ .کاج . (ناظم الاطباء). || آنکه خطا بیند. کسی که به خطا نگرد. (فرهنگ فارسی معین ) :
نیست کج بین را ز ناز آن بهشتی رو خبر
ورنه هر چین جبین آغوش حوردیگرست .
نیست کج بین را ز ناز آن بهشتی رو خبر
ورنه هر چین جبین آغوش حوردیگرست .
صائب (از آنندراج ).