ترجمه مقاله

کج آغند

لغت‌نامه دهخدا

کج آغند. [ ک َ غ َ ] (اِ مرکب ) کجاغند. جامه ای باشد که درون آن را به جای پنبه ابریشم کج پر کرده باشند و روز جنگ پوشند. (برهان )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). کج آگند. کژآگند. قزاغند. قزاکند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). قزاگند :
ز خفتان و از جوشن کارزار
ز درع و کج آغند بد سی هزار.

اسدی (از فرهنگ جهانگیری ).


رجوع به کژآگند و کج آگند شود.
ترجمه مقاله