کج پلاس
لغتنامه دهخدا
کج پلاس . [ ک َ پ َ ] (ص مرکب ) بدمعامله و مفسد. (آنندراج ). کج باز. (ناظم الاطباء) :
با همه کج پلاس با ما هم .
هرگز گلیم بخت مرادر محیط دهر
از آب برنیاورد این چرخ کج پلاس .
با همه کج پلاس با ما هم .
سنائی .
هرگز گلیم بخت مرادر محیط دهر
از آب برنیاورد این چرخ کج پلاس .
علی خراسانی (از آنندراج ).