ترجمه مقاله

کراتین

لغت‌نامه دهخدا

کراتین . [ ک َ / ک َرْ را ] (اِ) عنکبوت . کراتن . (فرهنگ فارسی معین ) : مثل آنان که بدون خدای دوستان و معبودان گیرند از اصنام چون مثل کراتین است . (تفسیر ابوالفتوح از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به عنکبوت و کراتن شود.
ترجمه مقاله