ترجمه مقاله

کراخ

لغت‌نامه دهخدا

کراخ . [ ک َ ] (اِ صوت ) اسم صوت . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). بانگ و فریاد ماکیان باشد در وقت بیضه نهادن . (برهان ) (آنندراج ). فریاد ماکیان پس از تخم کردن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به کراجیدن شود.
ترجمه مقاله