ترجمه مقاله

کرایم

لغت‌نامه دهخدا

کرایم . [ ک َ ی ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ کریمة. زنان بامروت . (فرهنگ فارسی معین ). || بزرگ قدر. ارجمند : هرگونه تحف و هدایا از کرایم اموال صامت و ناطق و نفایس اجناس لایق و فایق را وسیله ٔ سعادت یک التفات از بندگان آستان اقبال آشیان می ساختند. (ظفرنامه ٔ یزدی از فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله