ترجمه مقاله

کربس

لغت‌نامه دهخدا

کربس . [ ک َ ب َ ] (اِ) جانوری است گزنده و موذی از جنس چلپاسه و پای کوتاه دارد و بیشتر در ویرانه ها می باشد گویند هر کرا بگزد دندان او در زخم بماند و سام ابرص همان است . (برهان ). چلپاسه . (آنندراج ). نوعی از چلپاسه ٔ زهردار بزرگ که به تازی سام ابرص گویند. (ناظم الاطباء). کرباسو. کرپاسو. کربسه . کربسو. (آنندراج ). کرباسک . کربشه . کرباسه . کرپاشه . کربایس . کربس . کربش . رجوع به کرباسو، کرباسه ، چلپاسه و مترادفات دیگر کلمه شود.
ترجمه مقاله