ترجمه مقاله

کربه

لغت‌نامه دهخدا

کربه . [ ک ُ ب َ / ب ِ ] (اِ) دکان . (از برهان ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). کلبه . کربق . (فرهنگ فارسی معین ) :
هم از بامدادان در کربه بست
به از سود و سرمایه دادن ز دست .

سعدی (از فرهنگ سروری ).


رجوع به کلبه ، کربج و کربق شود.
ترجمه مقاله