ترجمه مقاله

کرفت

لغت‌نامه دهخدا

کرفت . [ ک ِ رِ ] (اِ) چرکنی و کثافت باشد. (برهان ) (آنندراج ). چرکینی . پلیدی . نجاست . ناپاکی . (ناظم الاطباء). شوخگنی . شوخگینی . || (ص ) شخصی را گویند که خود را از نجاست پاک نسازد و ملاحظه از نجاست نکند. (برهان ) (آنندراج ).کسی که خود را از نجاست و پلیدی و آلایش پاک نسازد واز نجاست پرهیز نکند. (ناظم الاطباء). چرکین . کثیف . کسی که خود را چرک دارد. (یادداشت مؤلف ). شوخگین .
ترجمه مقاله