ترجمه مقاله

کرم گذاشتن

لغت‌نامه دهخدا

کرم گذاشتن . [ ک ِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) تولید شدن کرم در چیزی . (یادداشت مؤلف ). کرم افتادن . کرم اوفتادن . رجوع به کرم اوفتادن شود. || سخت شوخگن بودن و مدتهای دراز شستشو نکردن . (یادداشت مؤلف ). || به اغراق شپش پیدا شدن در سر و تن . پر از شپش شدن ، چنانکه در تداول گویند: این بچه را چرا حمام نمی بری کرم می گذارد. یا از بی حمامی سرم نزدیک است کرم بگذارد. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله