ترجمه مقاله

کرنک

لغت‌نامه دهخدا

کرنک . [ ک ُ رِ ] (اِخ ) شهرکی است در سه فرسخی سیستان و اهل آن همه از خوارجند. شهرکی است نزه و پرخیر و پاره ای آن را کرون گویند. (از معجم البلدان ). قریه ای است از قرای سیستان که عرب آن را ارنج خواند و ابوعوف بن عبدالرحمن ازبزرگان خوارج از مردم این قریه بوده است . (از حاشیه ٔ تاریخ سیستان ص 180). رجوع به تاریخ یعقوبی شود.
ترجمه مقاله