ترجمه مقاله

کروة

لغت‌نامه دهخدا

کروة. [ ک َرْ وَ ] (ع اِمص ) کَرو. کُرو. (اقرب الموارد). مزد و کرایه دهی . اسم مصدر است . (آنندراج ). اسم است از اکراء. (از اقرب الموارد). رجوع به اکراء و کرو شود.
ترجمه مقاله