ترجمه مقاله

کروتیس

لغت‌نامه دهخدا

کروتیس . [ ] (اِخ ) جزیره ای بود که وامق آنجا بود. (فرهنگ اسدی ). و شاید همان اقریطش [ کرت ، کاندی ] باشد. (یادداشت مؤلف ) :
جزیره یکی بد به یونان زمین
کروتیس بد نام ، شهری گزین .

عنصری .


کرونیس . رجوع به کرونیس شود.
ترجمه مقاله